❤️مهرسای نازم،گل پیازم،محرم رازم❤️یک سال گذشت از اولین روزی ک حس قشنگ مادری شروع شد.یک ساله ک من عشق و حس عجیب دیگه ای رو دارم تجربه میکنم.متفاوت از عشق ب همسر،عشق ب پدر مادر و برادر و حتی عشق ب خدا❤️تمام این لحظات عظمت خداو رو برام نمایش میده،یادمه سونوگرافی اندازه تو رو ۱ سانتی متر زده بود🥺بزرگتر شدی،تکون خوردی،لگد زدی و ۲۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۰ به دنیا اومدی،چققققدر اون روز خوشحال بودم.حتی خوشحالتر از روز عروسیم😍اولین باری ک پرستار گفت باید شیر بخوره و تو شیر خوردی🥺آخه چطور بلد بودی🥺وقتی میگم عظمت خدا یعنی همین🤩واقعا عاجزم ازینکه چطور خدارو شکر کنم تو رو بهم داده،هر لحظه ک نگاهت میکنم از ته دل میخوام هرکس دلش نی نی میخواد خدا بهش بده😍🥺پارسال همچین روزی ما ۳ نفره شدیم👪اینارو برات نوشتم،بزرگ ک‌شدی اگه به آشپزی و عکاسی علاقه داشتی و اومدی پاپیون😅😁بخونی و بدونی تک تک ثانیه هامو دارم با تو عاشقی میکنم❤️تو پدرمی،مادرمی،خواهر نداشتمی،برادرمی،تو همه کس و کارمی🥺امیدوارم بتونم برات مادر خوبی باشم و خوب تربیتت کنم.
طبقه پایین ماکت هست و بالایی کیک.ماکت دو طبقه درست کردم ببرم آتلیه از جوجه نازم عکس بگیرم،کیک درست کردم و خامه کشی کردم.بحدی این چند روز ازم انرژی بردن این ماکتا و کیک!!!!!!چقدر ورز دادن و پهن کردن فوندانت سخت بود دستام درد گرفتن😢خدا قوت میگم ب دوستانیکه ب وجود بچه کوچیک سفارش میگیرن،من با مهرسا تجربه کردم پیرم در اومد😢😁😅
کیکم عااااالی خامه کشی شده بود ولی وقتی گذاشتمش روی ماکت کااااامل بهم ریخت خراب شد و ب حدی عصبی شدم دلم میخواست با مشت خرابش کنم ولی خودمو کنترل کردم😐کج و ماوجیشو ب روم نیارید😅سعی کنید زیبا ببینید😁